فلسفه نماز و چگونگی برپایی آن در قرآن

فلسفه نماز و چگونگی برپایی آن در قرآن

بنام الله...

ما در زبان فارسی میگوییم « نماز » اما در عربی آنچه در قرآن آمده است «صلاة» است که یعنی روی کردن و یا وصل شدن ٫ بر عکس این واژه «تَوَلَّى» است که یعنی پشت کردن. در آیه ۳۱ و ۳۲ سوره القیامة این دو کلمه در مقابل هم آمده:

فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ﴿٣١﴾
پس تصدیق نکرد و روی نکرد﴿۳۱﴾

وَلَـٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿٣٢﴾
ولکن تکذیب کرد (دروغ شمرد) و روی برگرداند ﴿۳۲﴾

آیه بالا را اکثر مترجمان ترجمه میکنند «نماز نخواند» در صورتی که معنای اصلیش و لغویش این است که او به خداوند روی نکرد (لَا صَلَّىٰ) بلکه روی گردان شد و پشت کرد (وَتَوَلَّىٰ) .

ما در زندگی به هرچیزی که علاقه داریم به آن روی میکنیم و به آن وصل میشویم و بر عکس از چیزی که خوشایندمان نیست و علاقه ای به آن نداریم پشت میکنیم مثلا میگوییم فلانی به ورزش روی آورد یا فلانی به خانواده اش روی آورد و یا فلانی پشت کرد به خانواده اش... همه میدانیم روی آوردن یا پشت کردن در هر چیزی یعنی توجه کردن به آن و یا بی توجهی کردن به آن.

ما معمولا میگوییم نماز را خواندیم یا سوال میکنیم آیا نمازت را خواندی؟
اما اصلا «صلاة» خواندنی نیست و در هیچ جای قران گفته نشده «صلاة» را بخوانید بلکه در همه جا گفته «أَقَامَ الصَّلَاة» یعنی صلاة را به پا دارید. اما صلاة را به پا دارید یعنی چه ؟
ما برای هر چیزی در زندگی ارزش قایٔل هستیم همیشه سعی میکنیم آن را بالا نگاه داریم و نمیگذاریم که زمین بیافتد و چیزی را که برایمان همچون اهمیتی ندارد به آن کم توجه میشویم. واژه «اقامه» در جاهای دیگر قران نیز به کار رفته است مثلا:

"اقامه قسط" (برپاداشتن عدالت اقتصادی)
"اقامه شهادت" (گواهی دادن بنفع صاحبان حق)
"اقامه وزن" (جدی گرفتن میزان و انصاف در معاملات)
"اقامه وجوه" (جدی گرفتن توجه به آرمانهای بزرگ)

بطور خلاصه بها قائل شدن، جدی تلقی کردن و تلاش مسئولانه در هر کار را "اقامه" آن کار میگویند.

وقتی قران میگوید «أَقَامَ الصَّلَاة» یعنی رویکردتان و ارتباطتان با خدا را جدی بگیرید و نگذارید بی اهمیت شود. در قران آمده است که تمام موجودات «صلاة» دارند:

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ ۖ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ ﴿٤١﴾ سوره نور
آیا نمی بینی که برای خدا حرکت می کند آن کس که در آسمان و آن کس که در زمین است و پرنده ها که کنار یکدیگر صف بسته اند همۀ آنها میدانند نمازش و تسبیحش را و خدا به آنچه انجام میدهند داناست ﴿٤١﴾

ما فکر میکنیم «صلاة» همان نماز پنجگانه ای است که ما روزانه میخوانیم در صورتی که تمام موجودات صلاة دارند و ما هیج موجود یا پرنده ای را تا به حال ندیدیم که مانند ما دولا و راست بشود و یا به رکوع و سجود برود بلکه نماز پنجگانه ای که مسلمانان میخوانند نوعی از صلاة است که ما از پیامبر اکرم که الگوی ماست گرفتیم٫ اما آن هم همه صلاة نیست بلکه هر نوع رویکرد و ارتباط برقرار کردن با خداوند نوعی صلاة است٫ حتی قران خواندن نیز نوعی «صلاة» است به همین دلیل است که قران به نماز صبح میگوید « قُرْآنَ الْفَجْرِ» :


أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ﴿٧٨﴾ سوره الاسراء
به هنگام سست شدن آفتاب (وقتی که خورشید قدرت تابش خود را از دست میدهد) نماز را بپا دار تا وقتی که تاریکی شب شدت می یابد (شب کاملآ تاریک میشود) و خواندن قران صبحدم ( فجر ) همانا خواندن قرآن صبحدم مشهود است ﴿۷۸﴾

و تفکر به خداوند و راز و نیاز با او هم نوعی صلاة است اما نکته مهمتر این است که اصلا برای چه باید «صلاة» داشت؟ و چه چیز باعث قبولی صلاة میشود؟

امروز اگر ما از اکثر مردم سوال کنیم که نماز را برای چه میخوانیم اکثریت میگویند که نماز برای تشکر از خداست اما متاسفانه این دیدِ بسیار محدودی از نماز است زیرا هیچ جای قران نگفته نماز برای تشکر است. اول اینکه ما میدانیم که خداوند هیچ نیازی به نماز ما ندارد بلکه این خود ما هستیم که به نماز احتیاج داریم.
قران ۳ دلیل برای اهمیت نماز به ما داده است :

۱. برای یاد خداوند :

إِنَّنِی أَنَا اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی ﴿١٤﴾ سوره طه
قطعآ من خدا هستم خدایی غیر از من نیست پس من را بندگی کن و برای یاد آوردن من نماز را بپا دار ﴿۱۴﴾

۲. نماز در مشکلات به انسان کمک میکند:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿١٥٣﴾ سوره بقره
ای کسانیکه ایمان آورده اید بوسیله ی صبر و نماز کمک بخواهید که البته خدا با صابران است ﴿۱۵۳﴾

۳. نماز انسان را از کار زشت باز میدارد :

اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّـهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿٤٥﴾ سوره عنکبوت
آنچه را از کتاب به سویت وحی شد را تلاوت کن و نماز را برپا دار که نماز بازدارنده ی از فحشا و منکر است و البته (نماز) یاد آوردن خدای بزرگتر است و خدا می داند آنچه را که می سازید ﴿۴۵﴾

همینطور که در آیات بالا مشاهده میکنید نماز واقعی ۳ کار بسیار مهم در زندگی انسان میکند که اول از همه یاد خداوند و نعمتهای او در زندگیمان است که همان میتواند در مشکلات زندگی دیدمان را به اُفق بالاتری ببرد و کمکمان کند. و نقش مهم دیگر نماز این است که وقتی ما با خداوند ارتباط برقرار میکنیم مسلما معنیش این است که او را حاضر و ناظر بر خودمان و اعمالمان میدانیم و همین باعث خواهد شد که انسان جلوی کارهای زشتش را بگیرد و این ها دلیل بر قبولی نماز ما خواهد شد٫ قبول شدن نماز یعنی همان تأثیری که نماز باید روی انسان بگذارد, یعنی اگر نماز در روح و نفس انسان آن ۳ تأثیری که در آیات بالا خواندیم را بگذارد آن نماز قبول شده است و اگر آن تأثیرها را نگذارد یعنی قبول نشده است! قبول شدن و یا قبول نشدن نماز یک امر خارج از خودمان نیست بلکه درونی است!

امروزه متاسفانه نماز تبدیل به یک سری تشریفات شده است که ما فکر میکنیم فقط باید یک فرمی را به جای بیاوریم٫ یک سری کلماتی را تلفظ کنیم٫ در رکوع کمرمان را درست خم کنیم یا در سجده، پاهایمان را بغل هم جفت کنیم، اگر متوجه نشدیم در نماز چه میگوییم هم مهم نیست, نماز همین است...! اما این برداشت از نماز غلط است و این نماز اگر بدون آن ۳ تأثیر باشد کاملا بیهوده خواهد بود زیرا همان طور که گفتیم خداوند به نماز ما هیچ احتیاجی ندارد!

و بسیار مهم است که ما بدانیم که در نماز چه میگوییم! به آیه زیر دقت کنید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ... ﴿٤٣﴾ سوره نساء
ای کسانیکه ایمان آورده اید در حالیکه مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا وقتیکه بدانید چه میگویید... ﴿٤٣﴾

در آیه بالا خداوند میفرماید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید اما آیه در همینجا تمام نشده است زیرا اگر در همینجا تمام میشد خوب ما میفهمیدیم که مشکل فقط مست بودن در هنگام نماز است اما در ادامه میگوید تا که بدانید چه میگویید!! حالا اگر ما به نماز بایستیم و مست هم نباشیم اما ندانیم چه میگوییم آیا ما در اینجا دچار مشکل نشده ایم؟؟

برخی میگویند که نماز برایشان خسته کننده است و در نماز حواسشان همیشه پرت میشود و همین باعث شده است که بسیاری از مسلمانان نمازشان را ترک کنند اما این طبیعی است که وقتی ما در نماز فقط دولا و راست بشویم و ندانیم که چه میگوییم چگونه میشود انتظار داشت که این نماز برای ما لذت بخش شود و ما علاقمندانه به این نماز بایستیم؟ ممکن است شما سوال کنید راه حل این مشکل چیست؟

راه حل این مشکل این است که ما تمام کلماتی را که در نماز به کار میبریم خوب بفهمیم وگرنه بهتر است که اصلا نماز را در زبان خودمان بخوانیم تا بفهمیم و یا کلمات عربی نماز را یاد بگیریم وگرنه نماز برای ما خسته کننده خواهد بود و مانند بسیاری از مسلمانان امروز که زبانشان عربی نیست به جای یادِ خدا کردن, تمام حواسمان پرت شده و معطوف به تلفظ کلمات و یا فرم بدنمان خواهد شد!

و خداوند در قران میفرماید فرق بین نماز منافق و مومن این است که منافق یادِ خدا در نمازش بسیار کم است و در حالت کسالت به نماز می ایستد و تمام تلاشش شکل و فرم نماز است و فکر میکند خدا هم مانند بقیه مردم به ظاهرِ نماز توجه میکند در صورتی که خداوند به باطن و درون نمازِ ما نگاه میکند:

إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّـهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّـهَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿١٤٢﴾ سوره نساء
به یقین منافقان با خدا فریب کاری میکنند و او (خدا) فریب دهنده ایشان است و وقتی که به سوی نماز قیام میکنند با کسالت قیام میکنند و با مردم ریا ( خود نمایی ) میکنند و جز اندکی یاد خدا نمیکنند ﴿۱۴۲﴾

بعضی ها فکر میکنند که زبان عربی، مقدس است و حتما باید همه چیز را به عربی بخوانیم یا حتی با خدا هم باید به زبان عربی صحبت کنیم٫ انگار خداوند زبانهای دیگر را نمیفهمد! این یک فکر غلطی است٫ تمامی زبانهای دنیا نشانه های خداوند است! این را خداوند در آیه ۲۲ سوره الروم میفرماید که اصلا زبانهای مختلف یکی از نشانه های خداوند است و در آیه ۴ سوره ابراهیم خداوند میفرماید ما هیچ پیامبری نفرستادیم مگر به زبان قوم خودشان تا برای مردم بیان کنند. پس این زبان نیست که مقدس است بلکه این مفهوم و معانی کلماتِ خداست که مقدس است و اصولا انسان با احساسش با خداوند ارتباط برقرار میکند و این احساس وقتی به وجود می آید که انسان بداند چه میگوید.

برخی نیز می پرسند که چرا در قرآن جزیٔیات نماز نیامده, مثلا نماز چند رکعت دارد یا چند تا رکوع و سجود ؟! و جزیٔیات دیگر..

اولا به یک نکته مهم اشاره میکنیم و آن هم اینکه در قرآن خداوند وضو را با جزیٔیات برای ما بیان کرده است اما به نماز که رسیده خداوند در مورد شکل نماز سکوت کرده است٫ خوب حال سوال اینجاست که چرا خداوندِ حکیم که میفرماید ما هر چیز را در مورد هدایت بشر در این قران بیان کرده ایم (تبیان لکل شیء) چرا وضو را با جزیٔیاتش برای ما بیان میکند اما به نماز که میرسد فقط تأکید بر وقت نماز میکند؟ آیا وضو مهمتر از نماز است ؟ آیا خداوند فراموش کرده؟ خیر... آیا جز این است که نماز یک رابطه عاشقانه است بین ما و خدا؟ آیا تا به حال شنیده اید که معشوقی به عاشقِ خود دیکته کند که اینگونه باید مرا دوست بداری و یا اینگونه باید با من سخن بگویی؟ و آیا غیر از این است که خداوند نخواسته ما همه فکرمان به شکل و فرم نماز پرت شود مانند امروز ! و به جای یاد خدا و احساس خضوع و خشوع در نماز تمام فکرمان به شکلِ ظاهری نماز باشد, بلکه خواسته ما به درون نمازمان توجه کنیم؟

و به همین دلیل میفرماید ( سوره الاعراف آیات 55 و 56 ) :

ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ﴿٥٥﴾
پروردگارتان را با تضرع و پنهانی بخوانید (یا دعا کنید) البته او تجاوز کاران را دوست ندارد﴿۵۵﴾

وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا ۚ إِنَّ رَحْمَتَ اللَّـهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿٥٦﴾
و در زمین فساد نکنید بعد از اصلاح آن و او را بخوانید با ترس و طمع ( امید ) قطعاً رحمت خدا به نیکو کاران نزدیک است ﴿۵۶﴾

ممکن است سوالی نیز در اینجا مطرح شود در باب نماز جماعت و اینکه اگر اینگونه باشد پس چگونه باید نماز را برپا داشت ؟!

باید دانست این نمازی که به ما رسیده است همانطور که در بالا اشاره شد نمازی است که از پیامبر به ما رسیده است و برپایی آن بدین شکل با جماعت به دلیل اینکه اولا تا به امروز هیچ اختلافی در آن در بین مذاهب از نظر تعداد رکعات نبوده است و همینطور به خاطر وحدت و انسجام مسلمین هیچ ایرادی ندارد و مهم این است که : 1 - نماز برپا شود. 2 - نماز اول وقت خوانده شود. 3 - بدانیم برای چه نماز میخوانیم و چه می گوییم !

در آخر در باب مناسکات ( نماز و حج ) برای وحدت مسلمین می توان به آیه زیر استناد کرد و به هر شکلی که در مقام ابراهیمی این مناسکات ( اعم از نماز ، حج ) برپا می شود به همانگونه برپا داشت :

وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ﴿١٢٥﴾ سوره بقره
و به راستی‌ ما خانه کعبه را ساختیم برای انسان که خود را مکرراً بازسازی کنند، و مکانی برای آرامش قلبی و روحی آنان .پس فرا گیرید (درس بگیرید،اتخاذ کنید) از مکانی که ابراهیم می ایستاد و صلوه بر پا میکرد. و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که: «خانه مرا براى طواف‌کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید ﴿۱۲۵﴾

«« البته می توانید به آیات 26 الی 78 سوره حج نیز در این باب استناد کنید ! »»

با توجه به استفاده از دستور زبان عربی‌ که زبان قرآن می‌باشد می‌‌آموزیم که با استفاده از فعل امری، الله از مومنان به کتابش می‌خواهد که در هر زمان باید از نحوه برپا داشتن صلوه در مکان منتخب الله (کعبه) محلی که ابراهیم دستور بر برافراشتن دیوار‌های آن را بر عهده داشته است،فراگیری کنند، با توجه به اینکه دستور این عملکرد در زمان حال استمراری می‌باشد بر ما آشکار میشود که باید ساختمان و نحوه فیزیکی به جا آوردن صلوة را باید از مکان کعبه فرا گرفته و کپی‌ کنیم، نحوه ایستادن، رکوع ،و سجده کردن ،و تعداد رکعات آیاتی بسیار روشن هستند که به وضوح به محض ورود به مکان بیت الحرام آشکارا میبینیم. با پیروی کردن از نحوه اقامه کردن صلوة از مکانی مشخص، جائی‌ که ابراهیم پدر ملت‌ها صلوة اقامه می‌کرده است مسلمانان عالم به نحوی یکپارچه عمل خواهند کرد و این یکپارچگی در امر ستایش پروردگارشان توانایی آن را دارد که از آنها ملتی واحد ساخته و آغازی برای اتحاد آنها باشد.ناگفته نماند که ستایش پروردگار مبنا بر احتیاج او نیست بلکه این عمل برای تزکیه روح و روان و حتی جسم انسان ضروری می‌باشد.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته...

نویسنده مطلب: quran-mobin

quran-mobin

پاسخ دهید

1 نظر

std testing at home  ۱۳۹۶/۰۴/۰۲ - ۱۷:۱۱:۵۵

بسیار قلب از خود نوشتن در حالی که ظاهر شدن دلنشین در آغاز آیا واقعا نشستن کاملا با من پس از برخی از زمان. جایی در سراسر جملات شما در واقع قادر به من مؤمن اما فقط برای بسیار در حالی که کوتاه. من هنوز مشکل خود را با جهش در منطق و شما ممکن است را سادگی به کمک پر کسانی که شکاف. اگر شما که می توانید انجام من را مطمئنا بود تحت تاثیر قرار داد.