بنام الله...
بسیاری از مترجمین وقتی معنای حقیقی کلمه ای را در قرآن نمیدانند به ناچار آن را از مترجمین دیگر کپی میکنند و این ترجمه ها برای تایید حوزه های علمیه و مراجع تقلید و مولوی ها و ماموستاها و آیت الله ها و حجت الاسلام والمسلمین ها باید منطبق با نوشته ها و روایات در کتب حدیث باشد در غیر اینصورت ترجمه ی مترجم مجوز نشر نخواهد گرفت و مترجمین باید بدانند که ترجمه ی قرآنی که ارائه میکنند نباید روایتها و احادیث را نقض کنند.!
مسئله ای که بسیار اهمیت دارد و متاسفانه مترجمین قرآن به آن توجهی ندارند مفهوم و درک کلمه توحید در قرآن است و ما میبینیم برای منطبق بودن قرآن با روایات به عنوان مثال کلمه "ملکت ایمانکم" را کنیز ترجمه کرده اند باید بدانیم که کلمه ملکت ایمان ترکیبی از 2 واژه ملکت یعنی مالک است و ایمان به معنی عهد و پیمان و به معنی سوگند در قرآن آمده و برده داری و کنیز داری در قرآن نیست و بعضی ترجمه های غلط که کنیز را ترجمه کرده اند با روح قرآن در تضاد هستند زیرا که روح توحیدی قرآن انسانها را آزاد میداند و نه برده و کنیز اربابان متفرق و اندیشه ی مبتنی بر اربابان را نفی میکند.
ابتدا باید توجه کنیم که در کتابها و باور های اهل تسنن و اهل تشیع کلمه کنیز به زنانی اطلاق می شود که در حمله مسلمانان به قبایل کفار و کشتن کفار و غارت اموال آنها زنان آنان را تصاحب می کردند و کنیز خود می ساختند که خود این مسئله با اصل و اساس آیات قرآن در تضاد است زیرا در سوره های متعدد قرآن کریم همانند سوره بقره آیه 190 که خداوند میفرماید :
وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ﴿١٩٠﴾
و در راه خدا با کسانی بجنگید که با شما می جنگند و(به کسی) تجاوز نکنید که به یقین خدا تجاوز گران را دوست ندارد ﴿۱۹۰﴾
و در ادامه در آیات 192 و 193 میفرماید که اگر دست از جنگ کشیدند شما نیز از جنگ با آنان دست بکشید و خدا آمرزنده و مهربان است و از این قبیل آیات در قرآن کریم بسیارند و یا میگوید اگر مشرکان تمایل به صلح داشتند تو با آنها صلح کن.
قرآن مومنان را از تجاوز و تعدی به غیر مومنان باز میدارد و فقط و فقط در مقام دفاع است که به مومنان اجازه دفاع از خود در مقابل متجاوز را صادر میکند اما باید بدانیم که وقتی خداوند اجازه تجاوز را از ما گرفت، داستان ها و افسانه های ساختگی حمله مسلمانان و تجاوز و غارت کافران و زنانشان باطل و بی اثر است.
نکته مهم دیگری که باید بدان اشاره داشت مسئله ای است که قرآن میگوید مسلمانان حق ندارند با زنان مشرک و کافر ازدواج کنند :
وَلَا تَنکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّىٰ یُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ۗ وَلَا تُنکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّىٰ یُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ ۗ أُولَـٰئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّـهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿٢٢١﴾ سوره بقره
با زنان مشرک ازدواج نکنید تا وقتی ایمان بیاورند و البته زنی خدمتکار و مومن بهتر است از زنی مشرک و اگر چه (زن مشرک) شما را به تعجب وا دارد و با مردان مشرک ازدواج نکنید تا وقتی ایمان بیاورند و البته مرد خدمتکار مومن از مردی مشرک بهتر است و اگرچه شما را به تعجب وا دارد آنها هستند که بسوی آتش دعوت می کنند و خدا دعوت میکند بسوی بهشت و آمرزش با اجازه او و نشانه هایش را برای مردم بیان می کند شاید آنها پند گیرند ﴿۲۲۱﴾
وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ... با زنان کافر آمیزش نکنید (ممتحنه 10)
این آیات نیز خط بطلانی است بر یاوه گویی های کسانی که معتقد به اسارت گرفتن زنان کافر و کنیز ساختن آنان برای خود هستند زیرا که در قبایل کافر، زنان نیز کافرند و بر اساس فرامین قرآن مسلمانان حتی حق ندارند که با زنان کافر ازدواج کنند چه رسد به اینکه به آنان به عنوان اسیران جنگی تجاوز کنند.!
مسئله دیگر این است که در تمام آیات قرآن واژه أَیْمَانِ به معنای عهد و پیمان و یا سوگند آمده و در تمام آیات قرآن به همین معناست که پایننتر بدین آیات نیز اشاره خواهیم داشت.
اما ترکیب این دو واژه (ملکت ایمانکم) به معنی آن زنانی که در پیمان شما هستند یا هم پیمان شما هستند یا زنانی که عهد شما را مالک هستند یا زنانی که با شما پیمان دارند و هم پیمان شما هستند می باشد ، به مطلب و آیات زیر توجه کنید:
محصنات زنانی هستند که در کنار خانواده خود و طایفه خود زندگی میکنند و تحت حمایت خانواده و طایفه شان هستند و خوراک و پوشاک و مسکن و معیشت آنها توسط پدر یا برادر یا خانواده تامین میشود و ملکت ایمان زنانی هستند که پس از اینکه ایمان آورده اند از قوم و قبیله و یا طایفه ای کافر جدا شده و هجرت کرده و به سوی مومنین آمده اند و بر اساس عهدی در بین مومنین با کسانی که در خانه آنها زنگی میکنند پیمان دارند اما این پیمان، نکاح نیست این پیمانی است میان مومنین و زنان مهاجر که طبق آن مومنین باید آنها را در خانه های خود پناه داده و به قوم کافر پس ندهند و تمام هزینه های خوراک و پوشاک و مسکن و مایحتاج و معیشت زندگی آنان را تامین کنند در حالیکه همسرشان نیستند اما اگر بخواهند با این زنان ازدواج کنند باید مانند محصنات مزدشان را بدهند و تمام مراحل نکاح در مورد محصنات در مورد ملکت ایمان هم جاری است و فرقی ندارند.
حال ببینیم این ملکت ایمانکم در قرآن که به معنای هم پیمانان ترجمه کردیم چه کسانی هستند و چه پیمانی با مومنان دارند؟ این پیمان چیست و چگونه است؟
در قرآن کریم فقط در یک آیه سوره ممتحنه آیه 10 مسلمانان حق دارند با زنانی که شوهر دارند ازدواج کنند :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ ۖ اللَّـهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ ۖ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ ۖ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ ۖوَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ أَن تَنکِحُوهُنَّ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ۚ وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْیَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ۚ ذَٰلِکُمْ حُکْمُ اللَّـهِ ۖ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ ۚوَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿١٠﴾
ای کسانی که ایمان آوردید وقتی که زنهای مومنی که (از قبایل کافران) مهاجرت کرده اند بسوی شما آمدند آنها را (در ایمانشان) امتحان کنید خدا به ایمان آنها دانا تر است و اگردانستید که آنها مومن هستند پس آنها را بسوی کفار باز نگردانید نه آن زنهای (مومن) بر آنها (مردان کافر) حلال هستند و نه آنها (مردان کافر) بر آن زنهای (مومن) حلال هستند و آنچه را (کافران بابت همسرشان) خرج کرده اند به آنها بدهید و اشکالی ندارد که با آنها ازدواج کنید وقتی که پاداش شان (مهرشان) را به آنها دادید و زنهای کافر را در ازدواج خود نگه ندارید (یا با زنهای کافر ازدواج نکنید) و آنچه را خرج کرده اید از آنها (کافران) مطالبه کنید و آنها (کافران)هم هر چه خرج کرده اند باید مطالبه کنند آن حکم خداست که میان شما حکم میکند و خدا دانای حکیم است ﴿۱۰﴾
دقت در این آیه کاملآ مشخص می سازد که این زنان از ظلم و جور و ستمی که بر مبنای مرد سالاری در قبایل کافر بر زنان اعمال میشده و با شنیدن پیام برابری انسان ها و برابری زن و مرد که در بین مسلمانان رایج بوده این پیام را باور کرده و ایمان آورده اند سپس برای پیوستن به مسلمانان ، قبیله و عشیره و زندگی خود را ترک نموده و به سوی مسلمانان هجرت نموده اند و خداوند طبق آیات قرآن میفرماید زن مومن نمیتواند با مرد کافر ازدواج کند و بالعکس یعنی مرد مومن هم نمیتواند با زن کافر ازدواج کند و در این آیه به مومنان دستور میدهد که آن زنان را که ایمان آورده اند و هجرت کرده و به نزد شما آمده اند به سوی کافران بر نگردانید و هرچه آنها هزینه کرده اند یعنی خوراک، پوشاک، مسکن و مایحتاج زندگی شان را در اختیار آنها قرار دهید و این زنان باید در خانه های مومنین بر اساس عهد و پیمانی(تامین معیشت زندگی) که بین آنها و مومنین بوده در خانه هایشان زندگی میکردند و از امکانات زندگی بهره مند میشدند و این وظیفه مومنان بوده که معاش آنها را تامین نمایند اما این زنان همسران مومنان نبودند و خداوند میفرمایند که مشکلی بر مومنان نیست که با این زنان ازدواج کنند اگر اجرت و مهریه آنها را مانند زنان دیگر به آنها پرداخت کنند باید تاکید کنم که فقط و فقط در همین یک آیه از قرآن کریم مومنان میتوانند با زنان شوهر دار ازدواج نمایند و این زنان با میل و رغبت قلبی نسبت به پذیرش اسلام و بعد از قبول اسلام در زمره مومنین هستند و باز گرداندن آنها به قوم کافر جایز نیست و هرگز در قرآن جان و مال و خانواده ی هیچ کس حتی کافران و مشرکان مباح نیست و هر کس غیر از این حکم کند غیر از حکم خداوند حکم نموده و هر کس غیر از حکم خدا حکم نماید طبق آیات قران فاسق و کافر و ظالم است ( طبق آیات 44 و 45 و 47 مائده )
پس افسانه حمله به قبایل کفار و اسیر گرفتن زنان کافر و کنیز ساختن از این زنان در قرآن کریم اصلآ و ابدآ وجود ندارد و ترجمه هایی که اصحاب مذاهب مختلف از جمله شیعه و سنی برای واژه ملکت ایمان به عنوان کنیز داده اند مبنای قرآنی ندارد و بر گرفته از تعالیم غلط و اشتباهی است که در کتاب های غیر از قرآن موجود است که به آنها اعتقاد دارند و برخلاف حکم خداوند در قرآن که کنیزداری و برده داری را نفی میکند کتابهای احادیث تمامآ کنیز داری و برده داری را ترویج میکنند و برای آن احکام تعین میکنند و ترجمه مترجمین با اعتقاد و باورهای برگرفته از همین احادیث جعلی و قلابی است که بر ضد احکام خدا و رسول در قرآن است.
اما برای بررسی کلمه أَیْمَانِ و ترجمه آن در قرآن توسط همین مترجمین به آیات زیر توجه کنید :
لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَـکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [المائدة : 89] خدا شما را به سوگندهاى بیهوده تان مؤاخذه نمى کند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مى خورید [و مى شکنید] شما را مؤاخذه مى کند و کفاره اش خوراک دادن به ده بینواست از غذاهاى متوسطى که به کسان خود مى خورانید یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بنده اى و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید و سوگندهاى خود را پاس دارید این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مى کند باشد که سپاسگزارى کنید (۸۹)
وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ [النحل : 91] و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و عهد [خود را] پس از استوار کردن آنها نشکنید با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار دادهاید زیرا خدا آنچه را انجام مى دهید مى داند (۹۱)
وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمَانِکُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَیْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ [البقرة : 224] لاَّ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِیَ أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ [البقرة : 225] و خدا را دستاویز سوگندهاى خود قرار مدهید تا [بدین بهانه] از نیکوکارى و پرهیزگارى و سازش دادن میان مردم [باز ایستید] و خدا شنواى داناست (۲۲۴) خداوند شما را به سوگندهاى لغوشما را مؤاخذه نمى کند ولى شما را بدانچه دلهایتان [از روى عمد] فراهم آورده است مؤاخذه مى کند و خدا آمرزنده بردبار است (۲۲۵)
وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُواْ أَهَـؤُلاء الَّذِینَ أَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسِرِینَ [المائدة : 53] و کسانى که ایمان آوردهاند مى گویند آیا اینان بودند که به خداوند سوگندهاى سخت مى خوردند که جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زیانکار گردیدند (۵۳)
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءتْهُمْ آیَةٌ لَّیُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الآیَاتُ عِندَ اللّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءتْ لاَ یُؤْمِنُونَ [الأنعام : 109] و با سختترین سوگندهایشان به خدا سوگند خوردند که اگر معجزهاى براى آنان بیاید حتما بدان مى گروند بگو معجزات تنها در اختیار خداست و شما چه مىدانید که اگر [معجزه هم] بیاید باز ایمان نمىآورند (۱۰۹)
وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ [التوبة : 12] و اگر سوگندهاى خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید چرا که آنان را هیچ پیمانى نیست باشد که [از پیمانشکنى] باز ایستند (۱۲)
اَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِینَ [التوبة : 13] چرانمی جنگید با گروهى که پیمانهای خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده [خدا] را بیرون کنند و آنان بودند که نخستین بار [جنگ را] با شما آغاز کردند آیا از آنان مى ترسید با اینکه اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید (۱۳)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُل لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [النور : 53] و با سوگندهاى سخت خود به خدا سوگند یاد کردند که اگر به آنان فرمان دهى بى شک [براى جهاد] بیرون خواهند آمد بگو سوگند مخورید اطاعتى پسندیده [بهتر است] که خدا به آنچه مى کنید داناست (۵۳)
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَلـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ [النحل : 38] و با سختترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى میرد بر نخواهد انگیخت آرى [انجام] این وعده بر او حق است لیکن بیشتر مردم نمى دانند (۳۸)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءهُمْ نَذِیرٌ لَّیَکُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءهُمْ نَذِیرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً [فاطر : 42]
با سوگندهاى سخت خود به خدا سوگند یاد کردند که اگر هرآیه هشدار دهنده اى براى آنان بیاید قطعا از هر یک از امتها[ى دیگر] راه یافته تر شوند و چون هشداردهنده اى براى ایشان آمد جز بر نفرتشان نیفزود (۴۲)
اگر به فرض اینکه اینها کنیز هستند و بر صاحبان خود حلال و محرم هستند و صاحب کنیز میتواند با کنیز خود همبستر شود پس چه نیازی است که در آیه ی زیر خدا میفرماید این زنان باید مانند کسانی که برایتان حلال نیستند هنگامیکه لباسهایتان را از تن بیرون میآورید باید از شما اجازه بگیرند و بعد وارد شوند ( سوره نور آیه 58 ) :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ۚ مِّن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ۚ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ ۚ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ ۚطَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّـهُ لَکُمُ الْآیَاتِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿٥٨﴾
ای کسانی که ایمان آوردید کسانی که دارای پیمانی از شما هستند و کسانی از شما که به بلوغ جنسی نرسیده اند باید از شما اجازه بگیرند سه مرتبه قبل از نماز صبحدم و وقتی که هنگام ظهر لباس خود را از تن بدر می کنید و بعد از نماز عشاء سه زمان خصوصی جنسی برای شماست کناهی بر شما و بر آنها نیست که بعد از آن اطراف شما گردش کنند بعضی از شما بر بعضی دیگر گردش کنند بدانسان خدا آیاتش را برای شما بیان میکند و خدا دانای با حکمت است ﴿۵۸﴾
در آیه زیر می بینیم که خداوند میفرماید برای ازدواج با ملکت ایمان از خانواده های آنها اجازه بگیرید و با اجازه اهل آنان با ایشان ازدواج کنید! باز سوال اساسی این است اگر اینها کنیز هستند چگونه است که خدا میفرماید با انها ازدواج کنید و با اجازه خانواده هایشان با آنها ازدواج کنید؟در حالیکه کنیز و برده در باور این افراد جزو ما یملک صاحب خود است و صاحب برده و کنیز میتواند حتی آنها را بکشد و یا بفروشد.!!! ( سوره نساء آیه 25 ) :
مطلبی که اینجا روشن است این است که مسلمانان بسته به جایگاه فرقه ای خویش هر گونه که از روایتها و احادیث دارند ملاک و مبنای فهم و استنتاج قرار میدهند و به راحتی قرآن را کنار میگذارند یعنی برایشان احادیث مهمتر از قرآن است و جالب است که اینها بعنوان علامه و آیت الله میان مردم شناخته شده اند و سود جویان دین فروش برای مردم عوام طوری جا انداخته اند که مخالفت با نظر آنها را مترادف با نظر خدا میدانند.!
دقت در این آیات روشن میکند که اینجا زنها هستند که دارای پیمان هستند و موضوع بر عکس میشود و اینجا زنانی هستند که هم پیمان (شریک در پیمان و یا شریک در عهدی ) دارند :
لَّا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ ۗوَاتَّقِینَ اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا ﴿٥٥﴾
گناهی بر آن زنها (همسران پیامبر) نیست (که در حجاب نباشند مقابل) در پدرانشان و فرزندانشان ونه برادرانشان و نه فرزندان برادرانشان و نه در فرزندان خواهرانشان و نه زنهایشان و نه هم پیمانان آنها و آن زنها حدود خدا را رعایت کنند البته خدا بر هر چیزی شاهد بوده است﴿۵۵﴾
بنابر این و با توجه به دلایل متعدد قرآنی ترجمه ملکت ایمان به معنی کنیز ترجمه ای است کاملآ غلط و مخالف با روح توحیدی قرآن کریم بر اساس تعالیم بر گرفته از احادیث نوشته شده که قدیمی ترین این احادیث 250 سال بعد از پیامبر برای اهل سنت و بیش از 300 سال بعد از پیامبر برای اهل تشیع نوشته شده .
حال برخی سوالات پیش می آید در مورد مطالبی در این باب که خطاب به پیامبر و در قرآن موجود است و طبق توضیحات بالا بدان میپردازیم :
در آیه 1 سوره تحریم که خطاب به پیامبر است دقیقا مطلب بر همین منوال است و در ادامه آیه که چرا خداوند به پیامبر میفرماید حق ندارد هیچ زنی را بر خود حرام کند دقیقا همین ملکت ایمانکم هستند :
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۱﴾
ای پیامبر چرا آنچه را که خدا برایت حلال کرده بر خود حرام می کنی برای آنکه خشنودی همسرانت را طلب کنی ؟ ﴿۱﴾
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمَانِکُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاکُمْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۲﴾
البته خدا برای شما حلال بودن پیمان هایتان را مقرر داشته ( همان هم پیمانانی که در بالا توضیح داده شد و به سوی مسلمانان مهاجرت کردند، سوره ی ممتحنه آیه 10 ) و خدا مولای حقیقی شماست و او دانای حکیم است ﴿۲﴾
و پیامبر حق نداشته این زنان مهاجر هم پیمان را بر خود حرام کند تا بدین وسیله از پیوستن افرادی که به اسلام میخواهند بپیوندند جلوگیری کند!
و طبق آیات زیر در سوره نساء این حرام و حلال بودن در ازدواج مشخص است که چه کسانی را میفرماید و بر پیامبر نیز فقط زنان هم پیمان را خداوند فرموده که حق حرام دانستن آنها را بر خود نداشته که در بالا توضیح داده شد.. لازم به ذکر است که آیه 24 سوره ی نساء که مراجع از آن صیغه را رواج میدهند نیز ، توجیهشان باطل است و در قرآن چیزی به نام صیغه نداریم و آیات 20 تا 23 سوره ی نساء را هم قرار میدهیم تا بهتر مطلب را در آیه 24 درک کنیم و در جایی عنوان نشده که کسی میتواند زنان مسلمان و یا دیندار و مؤمنی که شوهر ندارند را صیغه کند بلکه فقط میتواند ازدواج کند:
وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا ۚ أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا ﴿٢٠﴾
و اگر میخواهید همسری را به جای همسر دیگری جایگزین سازید و به یکی از آنها مال فراوانی داده اید چیزی از آن را پس نگیرید آیا شما آن (مال) را با تهمت زدن (به همسر) و گناه آشکار می گیرید ﴿۲۰﴾ ( لطفا در این آیه دقت کنید و ادامه آیه را که با واو عطف به این آیه مرتبط است باهم بخوانید )
وَکَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُکُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا ﴿٢١﴾
و چگونه شما آن را میگیرید در حالیکه بعضی از شما بسوی بعضی رسیده اید (همخوابگی نموده اید) و آن زنان از شما پیمانی محکم را گرفتند (عقد ازدواج) ﴿۲۱﴾
وَلَا تَنکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِیلًا ﴿٢٢﴾
و با زنانی که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند ازدواج نکنید مگر آنچه که در( رسم جاهلیت) گذشته انجام گرفته و بدانید که این کار فحشا و منفور و راه بسیار بدیست ﴿۲۲﴾
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللَّاتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَائِکُمُ اللَّاتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلَابِکُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَیْنَ الْأُخْتَیْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا﴿٢٣﴾
بر شما حرام شد مادرانتان و دخترانتان وخواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و دختران برادرتان و دختران خواهرتان و مادران شما که به شما شیر داده اند و خواهران شیری شما (که از یک پستان شیر خورده اید) و مادران زنهای شما و دختران زنهای شما که در حریم شما هستند از زنهایی که شما با آنها آمیزش کرده اید اما اگر با آنها آمیزش نکرده باشید در آنصورت گناهی بر شما نیست (مادری که صاحب دختری است و شما با آن مادر ازدواج کرده اید نمیتوانید با دخترش ازدواج کنید مگر انکه پس از ازدواج هنوز با او هم بستر نشده باشید) و همسران فرزندان شما , فرزندانی که از ستون فقرات شما هستند (فرزندان حقیقی شما) و آنکه جمع کنید میان دو خواهررا ( همزمان با دو خواهر ازدواج کنید) مگر آنچه در گذشته (جاهلیت قدیم) انجام گرفته باشد به یقین خدا آمرزنده مهربان است ﴿۲۳﴾
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۖ کِتَابَ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاءَ ذَٰلِکُمْ أَن تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿٢٤﴾
و (برشماحرام شد) زنان شوهر دار مگر زنان مومن مهاجر هم پیمان شما که در کتاب خدا بر شما (پیمان دارند و در سوره ممتحنه آیه 10 بدان اشاره شد ) و غیر از آنها (آن زنهایی که در آیه قبل گفته شد) بر شما حلال شد که با اموالتان طلب کنید در صورتیکه شوهرانشان باشید نه زناکاران و اگربوسیلۀ آن با آن زنها آمیزش کردید پس به آنها تمام مهریه هایشان را بدهید سهم معینی (که آن را پذیرفته اید) و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از آن سهم معین (مهریه) که در مورد آن توافق میکنید البته خدا دانای با حکمت است ﴿۲۴﴾
آنچنان که علمای شیعیان کلمه ی "فما استمتعتم" را به معنی متعه قلمداد می کنند و می گویند متعه همان صیغه هست.
اما رویکرد تفسیر و ترجمه ی قرآن به قرآن این اجازه را به ما نمی دهد. چرا که در دو آیه ی دیگر ( 20 الاحقاف و 69 توبه ) نیز کلمه ی "استمتعتم" بکار رفته و در هیچ کجا به معنای صیغه نیست. بلکه تمتع به معنای کامجویی و بهره مند شدن است که اشاره به زفاف ( پس از نکاح ) دارد. پس چطور در این یک آیه منظور صیغه است؟!!!
در ثانی اگر هم این نظر علمای شیعه را بپذیریم در قرآن تناقض پیدا می شود. چه آنکه با توجه به این آیه می گوییم پس خداوند برای صیغه کلمه ی متعه را بکار می برد و برای ازدواج دائم کلمه ی نکاح را. منتها در آیه ی 33 سوره ی نور چنین آمده است:
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّىٰ یُغْنِیَهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا ۖ وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّـهِ الَّذِی آتَاکُمْ ۚ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۚ وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّـهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿٣٣﴾
و کسانی که موفق به ازدواج نمی شوند باید عفت (پاکدامنی) پیشه کنند تا خدا از فضلش بی نیازشان کند و کسانی از هم پیمانان شما (اعم از زن و مرد) که رغبت به کتابت دارند اگر در آنها خیر دانستید با آنها مکاتبه کنید و از مال خدا که به شما داده به آنها بدهید و جوانهای خود (اعم از زن و مرد) را وادار به روسپی گری نکنید اگر آنها می خواهند که نجیب باشند تا بدنبال کامروایی دنیا باشید و هر کس آنها را وادار کند خدا بعد از وادار کردن آنها آمرزندۀ مهربان است﴿۳۳﴾
حال اگر گفتار علمای شیعه درست باشد می توانست بگوید صیغه کنند چرا گفته عفت ورزند؟!!! و مسئله دیگر اینکه در این آیه خطاب هم به مردان و هم زنان است...
اما دو آیه 20 الاحقاف و 69 توبه که در آنها اسْتَمْتَعْتُم به معنای بهره مند شدن آمده :
وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّبَاتِکُمْ فِی حَیَاتِکُمُ الدُّنْیَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَفْسُقُونَ﴿٢٠﴾
و روزی که کسانی که انکار کردند بر آتش عرضه شوند و به آنها می گویند پاکی هایتان را در زندگی دنیایی تان از بین بردید و از آن بهره مند شدید و امروز بدلیل آنکه در زمین بناحق ادعای بزرگ بودن می کردید و بدلیل انکه مرتکب گناه می شدید﴿۲۰﴾
کَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنکُمْ قُوَّةً وَأَکْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم بِخَلَاقِکُمْ کَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُم بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ کَالَّذِی خَاضُوا ۚ أُولَـٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٦٩﴾
مثل کسانی که قبل از آنها بودند و بسیار نیرومند تر از آنها بودند و در داشتن اموال و اولاد بیشتر داشتند ٫ پس استفاده کنید ٫بهرۀ فراوان از امکاناتتان همانگونه که کسانی که قبل از شما بودند از امکاناتشان استفاده کردند و در باطل وارد شدید, همانگونه که آنها در باطل وارد شدند, کسانی که اعمالشان در دنیا وآخرت تباه شد, آنها هستند که ضرر کردند ﴿۶۹﴾
فلذا با توجه به این مسائل جز ازدواج هر ارتباط فیزیکی به شکل صیغه و ... حرام است و صیغه نیز محصول شبکه های فکری برخی از علمای هوس باز سده های نخست اسلام است...!
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته..