بنام الله
هیچ حدیثی سندیت ندارد و باور به حدیث دروغ بستن به رسول و افترا به خداوند است !
برای بررسی این موضوع باید دید که احادیث در چه زمانی و چگونه گرد آوری شدند و انحرافات و اختلافات مذهبی ناشی از عمل به دستورات احادیث است که نام سنت رسول بر آن نهاده شده در حالیکه در قرآن از سنت رسول حرفی زده نشده و این سنت الله است که بر تارک آفرینش نقش میبندد راستی مگر در قرآن بارها تاکید نمیکند که فرقی میان رسولان نیست ؟ ( سوره بقره آیه 285 ) :
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّـهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿٢٨٥﴾
رسول به آنچه به سوی او از پروردگارش فرستاده شد باور دارد و مومنان همگی باور کردند خدا را و ملائکۀ او را و کتابهای او را و رسولانش را بین هیچ یک از رسولانش فرق نمی گذاریم و گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم بخشش از توست پروردگار ما و بسوی توست برگشتن ﴿۲۸۵﴾
چرا ما یک حدیث از ابراهیم ونوح و سایر پیامبران نداریم ؟؟؟؟؟؟؟ در حالیکه ابراهیم و کسانی که با ابراهیم هستند الگوی ما در قرآن معرفی شده اند ( سوره ممتحنه آیه 4 ) :
قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ... ﴿٤﴾
البته برای شما الگوی نیکویی در ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود دارد... ﴿٤﴾
آیا واژه ی رسول در قرآن فقط به محمد اطلاق شده؟ و اطاعت از رسول فقط شامل محمد است؟
حتمآ پاسخ کسانی که با قرآن آشنا هستند منفی است چرا که در قرآن تمام پیامبران رسول هستند اما چرا ما حدیثی از ادریس و یحیی و لوط نداریم؟ و نیز از موسی وعیسی روایتی نقل نمی کنیم ؟ آیا ما واقعآ از خدا و آیاتش پیروی میکنیم یا متعصبانه و نا آگاهانه اصرار داریم از اوهام و خرافات خود ساخته پدرانمان پیروی کنیم؟ ( سوره بقره آیه 170 ) :
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ﴿١٧٠﴾
و وقتی به آنها گفته می شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید می گویند : بلکه پیروی می کنیم آنچه را پدرانمان را بر آن یافته ایم آیا و اگر پدرانشان در چیزی عقلشان را به کار نبردند و هدایت هم نشدند؟ ﴿۱۷۰﴾
تاریخ حدیث :
باید بگوییم تمام کسانی که احادیث را جمع آوری کردند چه تسنن و چه تشیع ایرانی بودند و این نکته بسیار جالبی است زیرا فرهنگ استبدادی و تمایز طبقاتی رایج در باورهای پادشاهان هخامنشی و ساسانی که جامعه را به طبقات ممتاز و پست تقسیم میکند و برده داری و کنیز داری را که بر خلاف تعالیم رهایی بخش توحیدی در قرآن است و آیات قرآن صریحآ با آن مخالفت میکند و تحقیر زنان و برتری مردان بر زنان و...هزاران خرافه و سخنان لغو دستاوردی است که کاتبان کاملآ ایرانی احادیث بر اساس باورهای یک نظام پادشاهی مستبد حاکم در نوشتارهای خود آن را متجلی میسازند و با تاسف امروز این قرآن است که اگر احکامی مخالف با احادیث داشته باشد به راحتی کنار گذاشته می شود! نگاه کنید به احکام رجم (سنگسار) در این کتب حدیثی در حالیکه قرآن به روشنی حکم زن و مرد زنا کار را داده است ( سوره نور آیه 2 ) :
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ... ﴿۲﴾
زن زنا کار و مرد زنا کار را به هر کدام یکصد ضربه با شلاقی که از پوست درست شده بزنید ... ﴿۲﴾
این حکم خدا در قرآن است و حکم سنگساری در قرآن وجود ندارد و به راحتی سنگسار بر اساس احکام احادیث و نه حکم خدا به نام سنت رسول اجرا میگردد و یا احادیث حکم میکنند دیه زن نصف مرد است در حالیکه خداوند می فرماید ( سوره مائده آیه 45 ) :
وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚفَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾
و برای آنها در آن (تورات ) نوشتیم که جان در برابر جان وچشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش ودندان در برابر دندان و برای زخمها تلافی است پس هر کس آن را صدقه کند (از قصاص در گذرد) سپس او پاک گرداننده گناهان برای اوست و هر کس بر اساس آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند پس آنها ستمگران هستند ﴿۴۵﴾
نفس مرد و زن در این آیه قصاص برابر است و چشم و گوش و دندان زن و مرد یکی است اما کاتبان حدیث بر خلاف حکم خدا میگویند دیه زن و مرد برابر نیست >>>>>> سبحان الله عما یصفون <<<<<<<<
جمع آوری احادیث :
اولین کتابهای حدیث بین 250 تا 300 سال بعد از هجرت رسول نوشته شده این فاصله ی زمانی مانند این است که از شما سوال کنم مثلا شاه اسماعیل صفوی و یا شاه طهماسب صفوی در جنگ چالدران چه گفته اند ؟!
با توجه به اینکه ما در عصر ارتباطات به سر میبریم اما این پرسش همانقدر عبث است که اصحاب حدیث قرآن را که احسن الحدیث است رها کرده به دنبال علم رجال برای اثبات موهومات خود میروند در حالیکه به پیروی از قرآن امر شده اند ( سوره اعراف آیه 3 ) :
اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ۗ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ﴿٣﴾
فقط از آنچه از جانب خدا برایتان نازل گردیده پیروی کنید و غیر از آن از هیچ اولیای دیگری پیروی نکنید بسیار کم است آنچه را متذکر می شوید﴿۳﴾
کاتبین و مؤلفان احادیث و تاریخ تولد و ملیت و نام کتاب آنها :
ابتدا کاتبان اهل سنت و نام کتبشان که به صحاح ستّه یا کتابهای ششگانه معروف هستند و همگی ایرانی میباشند :
1- ابو عبدالله محمد ابن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره بن بردزبه بخاری جعفی :
متولد 194 و متوفای 256 متولد شهر بخارا در ازبکستان کنونی که قبلآ جزو ایران بوده که کتاب « صحیح بخاری » را نوشت که اولین کتاب حدیث صحیح و معتبر ترین کتاب نزد اهل سنت است که ان را معادل قرآن میدانند.
2- ابی الحسین مسلم ابن حجاج قشیری نیشابوری :
متولد 206 متوفای 261 شاگرد بخاری که کتاب « صحیح مسلم » را نوشت که بعد از صحیح بخاری معتبر ترین کتاب نزد اهل سنت است و آن را به اندازه ی قران باور دارند.
3- ابوداوود سلیمان بن الاشعث سجستانی :
متولد 203 متوفای 275 هجریاهل ایران بوده سجستان معرب کلمه ی سگستان یا همان سیستان کنونی است که در جنوب شرقی ایران قرار دارد شهر زرنج که یکی از مهمترین شهرها در استان سیستان و بلوچستان بوده که امروزه در افغانستان قرار دارد
کتاب « سنن ابو داوود » یکی از کتابهای معتبر نزد اهل سنت است و مانند قرآن به آن باور دارند.
4- ابو عیسی محمد بن سوره الترمذی :
متولد 209 و متوفای 279 هجری اهل ایران termez )) نام شهری در ازبکستان و در جوار آمو دریا در نزدیکی مرز کشور افغانستان قرار گرفته که آن زمان جزو ایران بوده « سنن ترمذی » کتابیست که نام صحیح بر خود نگرفته چون احادیث ضعفی در ان وجود دارد اما جزو کتابهای صحاح سته است
5- ابی عبدالرحمن احمد بن شعیب بن علی بن بحر الخراسانی نسایی :
متولد 235 متوفای 313 هجری اهل ایران در شهر نساء که نام شهری در نزدیکی مرو در خراسان بوده متولد شده در طلب حدیث به عراق . شام . حجاز سفر کرده و مدت زیادی در مصر بوده « سنن نسایی » یکی از معتبرترین کتابهای حدیث نزد اهل سنت است که معادل قرآن آن را باور دارند
6- ابو عبدالله محمد بن یزید بن ماجه قزوینی :
متولد 207 و متوفای 275 هجری ایرانی و اهل قزوین در طلب حدیث به بصره . کوفه . بغداد . مکه . شام . مصر . ری . سفر نموده اما به خاطر احادیث ضعیف و واهی در کتاب « سنن ابن ماجه » در بین کتب صحاح سته پایین ترین اعتبار را در نزد اهل سنت دارد.
این تاریخ مجملی بود از کاتبان حدیث اهل سنت...!
اما شیعه هم بی بهره از این نیست و چهار کتاب حدیث دارد که نویسندگان این کتابها هم همه ایرانی هستند! و به اصول اربعه یا کتب اربعه معروفند :
1- شیخ ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی معروف به کُلِـینی :
ولادت در سال ۲۵۸ فوت 328 هجری ایرانی کلینی، در روستای کلین از روستاهای قدیمی پیرامون تهران در ۳۸ کیلومتری شهر ری و نزدیک حسن آباد قم.
« الکافی » -یکی از کتب اربعه- و مشهورترین فقیه و محدث شیعه در نیمه اول قرن ۴ است. شیعیان کتاب کافی را معادل قرآن باور دارند و 16199 حدیث دارد.
2 و 3- محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی :
متولد 385 متوفای 408 ایرانی متولد توس خراسان از شاگردان شیخ مفید بوده و کتاب « تهذیب الاحکام » ( دارای 13590 حدیث! ) و نیز کتاب « الاستبصار فِیمَا اختُلف مِن الاخبار » ( دارای 5511 حدیث! ) را نوشته. کتاب تهذیب و استبصار پس از قرنها هنوز به فارسی ترجمه نشده اند و دلیلش اینست که اگر مردم فارسی زبان به آنچه در این کتابها نوشته شده پی ببرند کمتر کسی حاضر است فقه شیعه را باور کند این دو کتاب از اصول اربعه ی شیعه هستند و مردم عادی شیعه بدون آنکه بدانند در این کتابها چه نوشته شده انها را معادل با قرآن میدانند.
>>>صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ( کرند ساکتند کورند و آنها عقلشان را به کار نمیبرند <<<
4- ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق:
متولد 306 و متوفای 381 اهل ایران در شهر قم متولد شده و در ابن بابویه شهر ری مدفون است کتاب « من لا یحضره الفقیه » که یکی از کتب اربعه ی شیعه است توسط او نگاشته شده شیعیان این کتاب را معادل قرآن میدانند و 5963 حدیث دارد.!
محمد ابن بردزبه بخاری جعفی که اولین کتاب حدیث مورد قبول تسنن را به نام صحیح بخاری که تمام اهل سنت آن را مانند قرآن میدانند در 256 سال بعد از پیامبر نگاشته و هر آنچه را که در بین مردم بنام حدیث و روایت منصوب به پیامبر شنیده را جمع آوری کرده و هر آنچه را که به نظر خودش صحیح آمده در این کتاب گردآوری کرده و پس از آن آقای مسلم که شاگرد آقای بخاری است و دیگران مانند ابی داوود - ترمذی - نسایی - ابن ماجه، که کتاب های همگی اینان نیز به عنوان صحاح السته در میان اهل سنت مانند قرآن پذیرفته است در حالی که بسیاری از احکامی که در این کتاب هاست مخالف نص صریح قرآن کریم است و در مقابل احکام قرآن است، احکامی مانند سنگسار زناکار - حکم قتل مرتد - حکم دیه زن - که اظهار می دارند نصف مرد است، احکام برده داری احکام کنیز داری که آن را بر مسلمانان جایز میداند و بسیاری دیگر از احکام این کتاب ها مخالف با قرآن و مقابل با احکام قرآن است اما جمع آوری احادیث مورد قبول شیعیان مربوط به بیش از 300 سال بعد از پیغمبر است! شیخ محمد یعقوب کلینی که اصول اربعه کافی را در 313 سال پس از پیغمبر نوشت و در آن احادیث منصوب به پیامبر را در آن جمع آوری کرده همین احکام مخالف قرآن را که در کتب صحاح السته اهل سنت آورده شده تائید میکند و شیعیان نیز به تبعیت از احادیث این احکام را اجرا میکنند در حالی که این احکام ضد احکام قرآن و مخالف احکام آن است! در حالیکه قرآن خود را احسن الحدیث می خواند یعنی بهترین حدیث ! ( سوره زمر آیه 23 ) :
اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِکَ هُدَى اللَّـهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ﴿٢٣﴾
خداوند بهترین حدیث (سخن) را نازل کرد کتابی که آیاتش در انرژی و نیرو مانند یکدیگرند از آن پوست کسانی که از پروردگارشان هراس دارند به لرزه می افتد و سخت میگردد سپس پوستها و قلبهایشان با یاد آوری خدا نرم میگردد آن هدایت خداست که هر کس بخواهد را بوسیلۀ آن هدایت میکند و هر کس که خدا او را گمراه کند پس برای او هدایت کننده ای نیست ﴿۲۳﴾
تضاد ها و تناقضاتی که در کتاب های تاریخ و حدیث وجود دارند به قدری زیاد است که یک انسان آگاه که حرکتش بر مبنای عقل و خرد است هرگز نمیتواند بنیان های اعتقادی خود را بر اساس گفتار های متضاد و متناقض پیروان این کتاب ها بنا نماید در حالیکه درقرآن از این تضادها و تناقضات وجود ندارد و برای پذیرش عقلانی و آگاهانه آن را دلیلی بر مجزا کردن سخن خدا از سخن بشر ارائه میدهد:
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚوَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا ﴿٨٢﴾ سوره نساء
آیا در قرآن تدبر(ژرف اندیشی) نمی کنند و اگر (قرآن) از جانب غیر خدا بود در آن اختلافات زیادی پیدا می کردند ﴿۸۲﴾
تِلْکَ آیَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآیَاتِهِ یُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ سوره جاثیه
آن آیات خداست که بر حق آن را بر تو می خوانیم پس به کدام حدیث بعد از خدا و آیاتش ایمان می آورند؟ ﴿۶﴾
اما قرآن کریم که ما انسان ها را تشویق به سیر و سیاحت در زمین و مطلع شدن از احوال پیشینیان تشویق و ترغیب میکند هرگز دچار تضاد و تناقض در گفتارش نیست و کلامی روشن و به دور از تناقض را ارئه میکند چرا که گوینده آن خداست، قرآن خود را از کلام بشر ممتاز میکند ( سوره بقره آیات 23 و 24 ) :
وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٢٣﴾
و اگر از آنچه بر بنده خود نازل کردیم در شک هستید پس یک سوره مانند آن را بیاوریدو(برای انجام این کار) تمام گواهان خود را (که بتوانند به شما کمک کنند)غیر از خدا به کمک بخوانید آگر راست میگویید ﴿۲۳﴾
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ﴿٢٤﴾
و اگر نتوانستید انجامش دهید (که سوره ای مانند آن بیاورید) و هرگز نمیتوانید این کار را انجام دهید پس خود را از آتشی که هیزمش مردم و سنگ است نگهداری کنید برای کافران آماده شده ﴿۲۴﴾
اما احادیث کلام بشر است حتی نمیتوان گفت که این احادیث کلام محمد (ص) است و بعضی از معتقدان به حدیث میگویند اطیوا الله و اطعیو الرسول یعنی اطاعت از خدا و رسول کنید و بنام رسول هر آنچه را که میخواهند میگویند و به رسول دروغ و افترا میببندند! محال است که رسول چیزی بگوید که مخالف کلام خدا باشد و یا حکمی را دستور دهد که مخالف حکم خدا باشد ( سوره مائده آیه 49 ) :
وَأَنِ احْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَیْکَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ أَن یُصِیبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾
و آنکه میان آنها حکم کن بر اساس آنچه خدا نازل کرده وازهوا هایشان پیروی نکن و مراقب آنها باش تا تو را به فتنه نیندارند از بعضی از آنچه را که خدا بسوی تو نازل کرده واگر روی گرداندند بدانکه حتما خدا می خواهد که به (سزای ) بعضی از گناهانشان برساندشان و قطعاً بسیاری از مردم گمراهند ﴿۴۹﴾
بر این اساس هرکس از قرآن اطاعت کند مطمئن باشد که از رسول اطاعت کرده یعنی هرکس احکام قرآن را باور کند و به آن عمل نماید از رسول اطاعت کرده و هر کس بر خلاف حکم خدا حکم کند بر اساس آیات قرآن آنان ظالم فاسق و کافرند (سوره مائده آیات 44 و 45 و 47):
...وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ ﴿٤٤﴾
و هرکس به آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند پس آنها کافر هستند ﴿۴۴﴾
...وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾
و هر کس بر اساس آنچه خدا نازل کرده است حکم نکند پس آنها ستمگران هستند ﴿۴۵﴾
...وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾
و هرکس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند پس آنها گمراه هستند﴿۴۷﴾
انسان ها بر مبنای اعتقادات و دیدگاه ها و باور های خویش هر پدیده ای را توجیه و تحریف میکنند برای همین هم است که قرآن میگوید :
اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ۗ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ﴿٣﴾
فقط از آنچه از جانب خدا برایتان نازل گردیده پیروی کنید و غیر از آن از هیچ اولیای دیگری پیروی نکنید بسیار کم است آنچه را متذکر می شوید﴿۳﴾
حال اگر باورمندان به احادیث هنوز هم بر باورشان اصرار دارند باید جواب دهند که چرا بر خلاف باورهای خود از احادیث پیروی و تبعیت نمیکنند در زیر بخشی از این احادیث که پیامبر و صحابه از نوشتن احادیث منع میکنند و دستور به محو احادیث میکنند آمده است :
قال رسول الله (ص) : لاتکتبوا شیاً سوى القرآن فمن کتب عنى شیاً سوى القرآن فلیمحه.
گفت رسول خدا (ص) : از من چیزى غیر از قرآن ننویسید و اگر کسى چیزى غیر از قرآن از من نوشت پس محوش کنید.
1- مسند احمد بن حنبل ج 3 ص 13 _ 12_ 39 _ 56.
2- سنن در امر فى مقدسه ج 1 ص 119.
3- صحیح مسلم شماره 3004.
4- نسائى فى فضائل قرآن ص 33.
5- حاکم فى مستدرک ج 1 ص 126 _ 127.
6-جامع البیان العلم _ یوسف ابن عبدوالبر ج 1 ص 207.
و همچنین احادیث بسیار دیگری در این باب از خلفای راشدین در مذمت احادیث و منع نوشتن حدیث :
1- کتاب التذکره _ الحافظ الذهبى ج 2 ص 392 و انوار الکاشف ص 53 ( از ابوبکر )
2- کتاب جامع البیان _ یوسف ابن عبدالبر ص 275 ج 1. ( از عمر بن خطاب )
3- در کتاب جامع البیان یوسف بن عبدالبر ج 1 ص 275 و کنز العمال ج 1 ص 291. ( از عمر بن خطاب )
4- کتاب طبقات ابن سعد ج 5 ص 140. ( از عمر بن خطاب )
5- کنزالعمال حدیث رقم 4865 . ( از عمر بن خطاب )
6- کتاب جامع البیان _ یوسف بن عبدالبر ج 1 ص 272 . ( روایت از علی بن ابی طالب )
حال ای خواننده ی دانا این کتابها را بنگر که دست نوشته ی بشر است و از 250 سال تا نزدیک به 400 سال پس از پیامبر نوشته شده آیا واقعآ اینها را میتوان بعنوان سند روایت به رسول گرامی اسلام منتسب ساخت؟ و به جای کلام خداوند در قران به انها استناد کرد؟
( سوره بقره آیات 23 و 24 ) :
وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّـهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٢٣﴾
و اگر از آنچه بر بنده خود نازل کردیم در شک هستید پس یک سوره مانند آن را بیاوریدو(برای انجام این کار) تمام گواهان خود را (که بتوانند به شما کمک کنند)غیر از خدا به کمک بخوانید آگر راست میگویید ﴿۲۳﴾
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ﴿٢٤﴾
و اگر نتوانستید انجامش دهید (که سوره ای مانند آن بیاورید) و هرگز نمیتوانید این کار را انجام دهید پس خود را از آتشی که هیزمش مردم و سنگ است نگهداری کنید برای کافران آماده شده ﴿۲۴﴾
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته...